نیما در ناز و نعمت رشد می کند با آزادی خاطر زندگی اش را خوب یا بد هدایت می کند ولی از نقطه ای باید به اصرار والدینش زندگی اش را با فاخته قسمت کند دختری که ناز و نوازشی از والدین دریافت نکرده و امید دارد در زندگی مشترکش جایی برای شادی پیدا کند ولی آیا نیمایی که سرش جای دیگری گرم است می تواند این شادی و امید را به فاخته تقدیم کند؟