کتاب ساعت ها مطمئن بودم که دیر یا زود بالاخره یک نفر پیدا میشود و هویت مقتول را شناسایی میکند. برادری، خواهری، زنی. خب، زنی پیدا شد. خانم ریوال. صرف اسمش کافی است که آدم شک کند. در سامرست روستایی است به اسم کاری ریوال. من مدتی در حوالی این روستا اقامت داشتهام. پیش چند نفر از دوستانم. میبینیم که ناخودآگاه این دو اسم انتخاب شده: آقای کاری، خانم ریوال. پس تا اینجا نقشه معلوم شد. ولی مانده بودم که چطور قاتل به این نتیجه رسیده که هویت واقعی جسد معلوم نمیشود. چرا اینطور فکری کرده؟ این کتاب در فروشگاه اینترنتی اشراقی www.eshraghipub.com موجود می باشد.