• "" را در عنوان جستجو کن
  • "" را در ناشر جستجو کن
  • "" را در نوبت چاپ جستجو کن
  • "" را در رده سني جستجو کن
  • "" را در تيراژ جستجو کن
  • "" را در مولف جستجو کن
  • "" را در مترجم جستجو کن
  • "" را در سايز جستجو کن
  • "" را در سايز جستجو کن
  • "" را در سايز جستجو کن
  • "" را در سايز جستجو کن

سرویس ارسال اکسپرس

پس از تشییع جنازه
پس از تشییع جنازه
هرمس
آگاتا کریستی
رویا سعیدی
1,220,000 ریال
976,000 ریال

کتاب پس از تشییع جنازه پوآرو با دقت خاصی افراد را یک به یک از زیر نگاه خود می‌گذراند. اول نگاهش را به سوزان دوخت، که صاف نشسته بود و بشاش و سرحال به‌ نظر می‌رسید. بعد نوبت به شوهر سوزان رسید، که نزدیک سوزان نشسته بود، با چهره‌ای بی‌حالت، و داشت یک سیم را به دور انگشتانش حلقه می‌کرد. نگاه پوآرو از روی گرِگوری به روی جرج کراسفیلد لغزید؛ او داشت درباره حقه‌بازیهای قماربازان با رزاموند صحبت می‌کرد، و رزاموند با بی‌علاقگی و کاملاً بدون فکر می‌گفت: «آه چه جالب! اما چرا؟». نفر بعد مایکل بود، با آن نگاههای خسته و در عین حال مطبوع و دلنشین؛ مردی با جذابیتی انکارناپذیر که در آن جمع همتایی نداشت. سپس نگاه پوآرو به هلن خیره شد، که باوقار و اندکی دور از بقیه نشسته بود. تیموتی نفر بعد بود؛ او در بهترین مبل لم داده بود، و یک بالش اضافی هم در زیر کمرش قرار داشت. مود در کنار تیموتی بود، محکم و مصمم با هیکلی تنومند؛ و آماده خدمت به تیموتی. آخرین نفر گیل‌کریست بود که در خارج از جمع خانواده نشسته بود؛ بلوزی بسیار شیک بر تن داشت و می‌شد در چهره‌اش خواند که از اینکه به آن جمع راه یافته سپاسگزار است. پوآرو با خود گفت که بزودی گیل‌کریست برمی‌خیزد و بهانه‌ای می‌آورد و این جمع خانوادگی را ترک می‌کند و به اتاق خودش می‌رود. گیل‌کریست مقام خودش را می‌دانست. و این را به طریقی دشوار آموخته بود. این کتاب در فروشگاه اینترنتی اشراقی www.eshraghipub.com موجود می باشد.

ناشر :
عنوان :
پس از تشییع جنازه
شابک :
9789647100632
قطع :
رقعی
نوع چاپ :
تک رنگ
تيراژ :
1000
مترجم :
چاپ :
هفتم
تعداد كل صفحات :
317
زمان چاپ :
1400
نوع جلد كتاب :
شومیز
وزن :
320