کتاب آخر بازی در انتظار گودو. کتاب «آخر بازی، در انتظار گودو» نوشته مایکل وارتون است. در این کتاب متن دو نمایشنامه مشهور ساموئل بکت، یعنی «در انتظار گودو» و «آخر بازی» به همراه با نقد آنها منتشر شده است. استقبال فراگیر عامه و اعتبار دانشگاهی، بکت را به شهرتی جهانی رسانده است. آثار این ادیب و اندیشمند ایرلندی در دورههای عالی زبان و ادبیات انگلیسی تدریس میشود. در سالنهای معتبر نیز نمایشنامههایش تبسّمی تلخ بر لب تماشاچی مینشاند و در همان حال، ذهن او را به ژرفترین اندیشههای فلسفی فرا میخواند. بکت آثار خود را به دو زبان انگلیسی و فرانسوی نوشت و در آنها به دغدغههایی پرداخت که جانش را انباشته بود. مقوله وجود و عدم امکان ارتباط، دغدغه اصلی اوست. آثارش نیز پر از کنایهها و اشارات ادبی، فلسفی و خداشناختی است. ویژگی اخیر، بکت را از دیگر نویسندگان و نمایشنامهنویسان پوچنما متمایز میسازد. از دیگر ویژگیهای آثار بکت آن است که او شخصیتهای خود را در شرایطی کاملاً پایانی قرار میدهد و مخاطبان را به تماشای بازپسین لحظههای حضور فرا میخواند. ولادیمیر، استراگون، هام، نگ، نل، ویلی، و وینی همگی به تمام معنی در آخرین صحنه بازی خود حاضر شدهاند. تمامی افعال و گفتار آنها در مرزِ بود و نبود، در مرز شکننده هستی و نیستی فعلیت مییابد. این ویژگی باعث میشود تا مخاطب بکت، عصاره هستی آدمی و تجربههای حسی او را در واپسین لحظه وجود حس کند. در بخشی از کتاب «آخر بازی،در انتظار گودو» میخوانیم: «بکت روزی گفته بود: «من مطلبی را مینویسم. استنباط دیگران از آن به من ربطی ندارد. من از نوشتن پیشگفتاری انتقادی بر آثار خود به تمامی عاجزم.» به علاوه، هر گاه کارگردانان و منتقدان، درباره گودو توضیحاتی میخواستند، وی هم از پاسخگویی به پرسشهای آنان طفره میرفت و هم عدم اعتمادش را نسبت به هرگونه شرح و تاویلی بروز میداد. در اینجا ذکر دو نمونه از واکنشهایش کافی است. وی در پاسخ به این پرسش آلن اشنایدر که «گود کیست یا چیست؟»، گفت: «اگر میدانستم در خود نمایشنامه میگفتم». این کتاب در فروشگاه اینترنتی کتاب انتشارات اشراقی به آدرس www.eshraghipub.com موجود میباشد.