کتاب مشی و مشیانه. روزی که براثر بی ثمر ماندن زمین و آسمان، خوراکمان، و از آن مهمتر صبر و طاقتمان به انتها رسید، مشی نیزه و چماق سنگی خود را در مشت فشرد، و از کنار چشمه نیمه خشک بالا رفت. برفراز تپه ایستاد و دستانش را رو به آسمان گشود. به آن حد دژم بود که پنداری به تنگی نفس افتاده است. هنگامی که مرا نگران حال خود دید، فریاد زد ای ناپیدای بی رنگ! کجاست آنکس که نگهبان زمین و گیاهان و چهرپایان و انسانهای توست؟ این کتاب تالیف محمد محمد علی و توسط انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده و در فروشگاه اینترنتی کتاب انتشارات اشراقی به آدرس www.eshraghipub.com موجود می باشد.