این کتاب یکی از رمانهای پرفروش در سطح جهان است. روایت این رمان از زبان راوی اول شخص آن یعنی «هولدن کالفیلد» روایت میشود. رمان با این جملات آغاز میشود: «اگه واقعا میخوای قضیه رو بشنوی، لابد اول چیزی که میخای بدونی اینه که کجا دنیا اومدم و بچگی گندم چهجوری بوده و پدر مادرم قبل دنیا اومدنم چیکار میکردن و از این جور مزخرفات دیوید کاپرفیلدی. ولی من اصلا حال و حوصلهی تعریفکردن این چیزا رو ندارم. اولا که این حرفها کسلم میکنه، ثانیا هم اگه یه چیزی بهکل خصوصی از پدر و مادرم تعریف کنم، جفتشون خونروش دوقبضه میگیرن. هر دوشون سر این چیزا حسابی حساسن، مخصوصا پدرم. هر دوشون آدمهای خوبین، منظوری ندارم ولی عین چی حساسن. تازه اصلن قرار نیست کل سرگذشت نکبتیم یا یه همچین چیزیو واست تعریف کنم. فقط قصه اتفاقاتی را واست تعریف میکنم که دور و بر کریسمس پارسال، قبل از اینکه حسابی پیرم درآد سرم اومد و مجبور شدم بیام اینجا بیخیالی طی کنم...» این کتاب ترجمه رضا زارع است و در فروشگاه اینترنتی اشراقی www.eshraghi.ir موجود می باشد.